ناقد: ططری،علی؛

(۶ صفحه – از ۴۶ تا ۵۱)

کردستان در آغاز سده چهاردهم، عملیات اورامان، پاییز و زمستان ۱۳۱۰ شمسی (نایب سرهنگ حاجعلی رزم­ آرا)؛ به کوشش کامبیز رزم­ آرا و کاوه بیات، پردیس دانش و شرکت نشر و پژوهش شیرازه کتاب، بهار ۱۳۸۷، چاپ اول، ۲۴۷ صفحه

اشاره

اغلب محققان و پژوهشگران تاریخ معاصر به این مهم اذعان دارند که پژوهش­ های تاریخی صفحات غرب کشور، به ­ویژه ناحیه­ ای که امروزه شامل استان­ های آذربایجان غربی، ایلام، کردستان و کرمانشاه می­ شود، در محدوده­ ی زمانی تاریخ معاصر مهجور مانده است. بسیاری از مسائل و حوادث مهم و سرنوشت­ سازی که به­ ویژه با دخالت بیگانگان در مناطق مذکور شکل گرفته و هدایت شده است، تاکنون پوشیده مانده و ابعاد مختلف آن برای علاقمندان و محققان این حوزه مشخص نشده است. هرچند اخیراً اسنادی از نواحی مختلف غرب کشور منتشر شده و همین تعداد محدود را هم باید غنیمت شمرد، اما این حجم در مقابل انبوهی از اسناد منتشر نشده که در آرشیوهای دولتی و خصوصی موجود است، بی­ مقدار و ناچیز به چشم می­ آید. رویکرد برخی مؤسسات پژوهشی و انتشاراتی به مناطق غرب کشور در دو سه سال گذشته، چشم­انداز مناسب­ تری نسبت به قبل ترسیم کرد. بی­ گمان وقایعی که در این قطعه از سرزمین ایران اتفاق افتاده، بی ­ارتباط با دیگر نواحی کشورمان نبوده و روشن کردن نقاط تاریک تاریخ این منطقه کمکی به پژوهش ­های تاریخی و تحلیلی است. از طرف دیگر، این امر سبب ترغیب اساتید و دانشجویان رشته­ ی تاریخ به مطالعات و پژوهش ­های مؤثرتری نسبت به گذشته در این حوزه از مطالعات تاریخی می ­شود. در این مجال، کتابی که در سطور بعد به معرفی و بررسی آن خواهیم پرداخت، از مجموعه منابع ارزشمند در رابطه با تاریخ کرمانشاهان و کردستان به شمار می ­آید که نخستین بار در بهار ۱۳۸۷ به زیور چاپ آراسته است.

«عملیات اورامان» عنوان کتابی است از حاج علی ررزم­ آرا، که در اصل مجموعه یادداشت ­ها و گزارش­ هایی است در ۱۸۴ برگ به قطع رحلی از نایب سرهنگ حاج علی رزم ­آرا، نظامی صاحب­ نام ایرانی در توصیف بخشی از لشکرکشی ارتش به منطقه اورامان[۱]در پاییز و زمستان ۱۳۰۱خ. این اثر دارای یک مقدمه، هفت فصل و فهرست اعلام، تصاویر و نقشه­هاست.

در مقدمه ­ای که به قام کاوه بیات در ابتدای کتاب آمده، پس از شرح کوتاهی از مشخصات ظاهری کتاب، که به قلم حاج علی رزم ­آرا نگاشته شده و عملیات اورامان نام گرفته است، شمایی کلی از وضعیت کردستان به ­ویژه در سال ­های پس از کودتای اسفند ۱۲۹۹ ارائه شده است.

بیات در آغاز مقدمه، با بررسی روند شکل­ گیری ارتش نوین در ایران پس از کودتای اسفند ۱۲۹۹ بیان می ­دارد: «در حالی که بخش اصلی توجه و توان ارتش نوپای ایران برای حل و فصل مسائلی چون شورش اسماعیل­ آقا سمکو[۲]در آذربایجان غربی و سرکشی جمعی از عشایر لرستان قرار داشت، کردستان  کرمانشاه به رغم هم­جواری با این دول حوزه پرتلاطم و برخورداری از یک زمینه مستعد عشایری با آشوب و نا آرامی حادی روبه ­رو نبودند.»[۳] او در ادامه، به این مهم اشاره می ­کند که برخلاف اتفاقات و بحران ­هایی که در آذربایجان و لرستان به وقوع پیوست، دولت مرکزی با چندان دشواری در کردستان و کرمانشاه مواجه نبود. هرچند برخی تحریکات ایل کلهر و سنجابی وجود داشت اما چندان خطرساز نبود.

وی در فراز دیگری از مقدمه اشاره دارد به دخالت­ های خارجی و به ­ویژه سیاست ­های تفرقه ­افکن و مزورانه ­ی انگلستان در کردستان ایران و عراق که همانا در جهت حصول منافع خویش و تضعیف بیش­ از پیش موقعیت امپراتوری عثمانی در منطقه گام برمی ­داشت و در راستای این سیاست بود که تجزیه ­ی متصرفات و مناطق تحت ­نفوذ عثمانی را از اولویت ­های امور خود قرار داده بود. وی با اشاره به جریان «شیخ محمود برزنجی»[۴] و دیگر تحریکات انگلستان در مناطق کردنشین، ریشه­ ی بسیاری از مشکلات کنونی کردستان را نیز، سیاست­ های تفرقه­ افکنانه انگلیس می­ داند.

کتاب، در حقیقت مربوط به لشکرکشی ارتش به منطقه ­ی اورامان در غرب استان کرمانشاهان جهت سرکوب رؤسا و ایل متمرد اورامان در پاییز و زمستان ۱۳۱۰ خورشیدی و روایتی است از سرکوب جعفر سلطان. «این لشکرکشی که آن را می­ توان آخرین عملیات عمده از رشته لشکرکشی ­های گسترده دانست که از بدو تأسیس قشون متحدالشکل ایران در سال ۱۳۰۰ بر ضد قدرت ­های عشایری محلی آغاز شد، عملیاتی بود که بر یک دوره­ ی چند ساله از فرمانروایی سلاطین اورامان[۵]ـ خاندان حاکم محلی ـ پایان داد.»[۶]

«عملیات اورامان»، که در پاییز و زمستان ۱۳۱۰ خورشیدی به وقوع پیوست، در مراحل نخست با ضعف کلی قوای دولتی همراه بود؛ ولی در ادامه، به مدد درایت و برنامه­ ریزی­ های درست و حساب­ شده ­ی نایب­ب سرهنگ حاج علی رزم ­آرا به پیروزی قوای دولتی منتهی شد.

با شکل­ گیری ارتش نوین، در سال ۱۳۰۰ خورشیدی که از ادغام نیروهای قزاق و ژاندارم شکل گرفت، تبلیغات گسترده ­ای در مورد توانمندی­ های ارتش جدید صورت گرفت. عملیات اورامان، که درست ده سال پس از این مهم صورت می­ گرفت، می ­توانست محکی باشد برای ارتش نوپا که در نبردهای کوهستانی و در برابر دشمنان چگونه عمل می­ کند. به اذعان حاج علی رزم ­آرا، در تمام مراحل عملیات اورامان، ضعف مفرطی از سوی قوای دولتی به چشم می­ خورد. هرچند این مسأله موضوع جدیدی نیست و وقایع سال­ های بعد و به­ ویژه شهریور ۱۳۲۰ نشان داد، این ارتش از کارایی لازم برخوردار نبود.

به گواه اسناد ارائه شده در «عملیات اورامان»، تکیه ­گاه رضاشاه در ارتش، برخی از افیران هم­دوره­ی خود او بودند که درایت لازم و آگاهی از فنون نظامی زمان خود نداشتند. این امر سبب شده بود که برخی شیوه­ های ناصحیح در نبرد با عشایر و متمردان، هزینه­ های دوچندان مالی و جانی را برای کشور به ارمغان آورد. «سپردن کار [عملیات] اورامان به سرتیپ علی­شاه رحیمی و نابسامانی­ های حاصله را که بخش مهمی از اسناد و گزارش ­های عملیات اورامان نیز به توضیح آن اختصاص دارد، در این چارچوب می ­توان مورد ارزیابی قرار داد.»[۷]

کتاب «عملیات اورامان» را باید در زمره آثار کلاسیک تاریخ­نگاری نظامی کشورمان به ­شمار آورد، زیرا علاوه بر این که به ­اذعان کاوه بیات، یک سند نظامی به ­شمار می­رود[۸]، رزم­آرا، در این کتاب، طی گزارش­ ها و یادداشت ­هایی، شرح کاملی از مراحل عملیات را بازسازی و فنون نظامی و نبردهای کوهستانی را بیان کرده است؛ نیز نقد و ارزیابی ­ای در پایان کتاب در مورد نقاط ضعف و قوت نیروهای درگیر در عملیات اورامان ارائه داده است. این یادداشت شرحی از وضعیت و حال درونی ارتش آن دوره به دست می ­دهد و اشاره می­ کند که یکی از شاخص­ های ارتش در این عملیات، استفاده از نیروی هوایی بوده است. نکته­ ی دیگر، این­که وقایع اتفاقیه در اقصی نقاط کشور بین سال­ های ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۰ خورشیدی بسیار پراکنده و متنوع و اطلاعات ما از آن­ها بسیار اندک است. عملیات اورامان را می­ توان از این دست دانست و این موضوع بر ارزش کتاب می­ افزاید. همچنین باتوجه به موقعیت نظامی نویسنده­ ی کتاب ـ حاج علی رزم­ آرا ـ و اشراف به امور نظامی و جغرافیایی، نوشته­ های وی سندیت دارد  ویک منبع قابل ­اتکا به شمار می ­رود. شیوه ­ی نگارش کتاب نیز جالب توجه و به گزارش­نویسی یک واقعه­ ی نظامی بیشتر شبیه است و شاید با خاطره­ نویسی هم بیگانه نباشد. رزم­ آرا در نوشتن این کتاب، بر اسناد و مکاتبات بسیار تکیه دارد.

فصل نخست کتاب «اورامان» نام دارد که به شرایط جغرافیایی، مساحت، کوه­ ها، رودخانه­ ها، آبشارها، اهالی و نفوس، اخلاق و عادات، مذهب، جغرافیای اقتصادی، احشام و اغنام و شغل عموم اهالی منطقه­ ای اورامان پرداخته است. وجه تسمیه و تاریخ اورامان در بخش بعدی فصل اول کتاب مورد توجه قرار گرفته است. شرحی از حاکمان گذشته­ ی اورامان تا زمان نویسنده­ ی کتاب، که در رأس آن­ها خانواده­ ی جعفرسلطان حاکم وقت اورامان در پی آمده است. در ادامه نگارنده از محمدسعید رئیس طایفه­ ومنطقه­ ی اورامان یاد کرده است و از او به عنوان حکمرانی که از اطاعت و اوامر حکومت سرپیچی نموده، نام برده است. پس از او به جعفرسلطان پسر و جانشین محمد سعید و نبردهای وی با دولت عثمانی اشاره شده است. این بخش کتاب، در واقع نگاهی گذرا دارد به سابقه­ ی خانوادگی و اقدامات جعفرسلطان، حکمران اورامانات، تا قبل از عملیات سال ۱۳۱۰ خورشیدی. در ادامه، گزارشی از اقدامات ارتش که تا دی ۱۳۰۹ جهت سرکوبی و دفع تحریکات جعفرسلطان اتخاذ شده بود، ارائه می­ دهد.

فصل دوم کاتب «نبرد قوری قلعه» را مورد توجه قرار داده است. رزم­ آرا در ابتدای این بخش اشاره ­ای دارد به اقدامات سرتیپ علی­خان رحیمیکه در آن زمان فرماندهی تیپ کردستان را برعهده داشت و با طرح انتقاداتی از شیوه ­ی عملکرد وی، به ­ویژه دست­ کم گرفتن نیروهای کرد محلی، پیشنهاد کرده است که نیروهای دولتی برای اعزام به منطقه افزایش یابند. در بین تلگرافان آورده سده در پایان بخش دوم، شرحی از محاربات نخستین قشون دولتی با نیروهای کرد اورامان و همچنین مراحل مختلف عملیات مقدماتی آمده است.

فصل سوم کتاب زیر عنوان «تجدید سازمان» خود گواهی است بر ضعف نیروهای دولتی در مراحل اولیه­ ی عملیات اورامان. آن­جا که رزم ­آرا نیز به آن اعتراف دارد و می­ گوید متأسفانه در این منطقه [اورامان] به واسطه­ ی ارتباط و یگانگی و اتحاد مذهبی کمتر ممکن بود که حتی یک کلمه از اهالی نشر کرده یا کوچک­ترین مطلبی از وضعیت اشرار اطلاع دهند.»[۹] این موضوع نشان از سختی کار برای نیروهای ارتش بود. رزم­آرا در این فراز از کتاب به یک اصل مهم در هر عملیات اشاره کرده و آن نیاز اطلاعات از دشمن است. آن­چه بین نظامیان ضرب­المثل شده اول کسب اطلاعات است سپس عملیات. این نقصان سبب شده بود که در مراحل اولیه، نتیجه­ ی عملیات اورامان در هاله­ ای از ابهام قرار گیرد؛ زیرا اطلاع از موقعیت و تعداد نیروهای مقابل غیرممکن بود.

در ادامه، گزارش­ ها و مکاتبات دیگری از اقدامات صورت پذیرفته در این مرحله از عملیات اورامان ارائه شده است. نبرد در منطقه­ی «شمشیر» پاوه، مهم­ترین موضوع این بخش است که شرحی از درگیری­های قوای دولتی و نیروهای کرد در آن آمده است. «مراسلات تیپ کردستان» مهم­ترین اسناد ارائه شده در این بخش را شکل داده است.

فصل چهارم کتاب، «تزلزل ستون» نام گرفته  و از همان آغاز ناگفته پیداست که نیروهای دولتی تا این مرحله از عملیات توفیق چندانی نداشته­اند. رزم­آرا، در آغاز این فصل، در جمله­ای ناقص می­نویسد: «عدممراقبت صاحب­منصب و سرسری اجرا کردن وظایف»[۱۰] که به نظر می­رسد این جمله را ویژگی کلی این مرحله از عملیات اورامان دانسته است. گزارش­های این بخش، که به سبک نگارشی خاص نویسنده و توأم با مراسلات و تلگراف­های نظامی است، همه نشان از ضعق قوای دولتی در نبرد با کردهای سرکش محلی و نیز انسجام نداشتن و ناهماهنگی بین خطوط جنگی قوای دولتی است. سرمای شدید آذر۱۳۱۰ سبب شد که نیروهای ارتشی در پاوه زمین­گیر شوند و ادامه عملیات به­کندی پیش رود.[۱۱] علاوه بر مشکلات فوق، نداشتن پوتین[۱۲] و چادر نیز بر مشکلات افزوده بود و حتی برخی از افراد گردان در سرما یخ زدند.

فصل پنجم زیر عنوان «پایات کار» در حقیقت گزارش روزهای پایانی «عملیات اورامان» است. در این فصل، رزم ­آرا با درج برخی مراسلات و گزارش­ های جنگی سعی دارد مراحل پایانی عملیات را به گونه ­ای مستند روایت کند. نوزدهم آذر ۱۳۱۰ را می­توان آغاز نبرد نهایی قوای دولتی با کردهای منطقه­ ی اورامان و تحت امر جعفرسلطان به شمار آورد. در این بخش چگونگی نبردهای پایانی و همچنین خلع سلاح کردهای منطقه­ ی اورامان به همراه مکتوبات و اسناد نظامی مربوط آمده است. از بین اسناد مذکور اعلامیه­ ای منتشر شده که بیش از همه جلب توجه می­کند. این سند نظامی اخطاری است از سوی قوای دولتی خطاب به ساکنان محلی حامی جعفرسلطان حمایت و مضمون آن بدین شرح است:

«اعلامیه

نمره ۷۷۴۲ ـ ۲۲ آذر ۱۰[۱۳]

به کلیه­ ی اهالی و ساکنین پاوه،خانقاه و قراء اطراف خاطرنشان می ­شود که هر قدم کوچک یا فکر مخالف در مقابل قشون نیرومند تعقیب و مورد سیاست واقع خواهد شد. تابه حال در تحت فشار اشرار مجبور به اقداماتی بوده­ اید در آتیه اگر چنانچه

۱ ـ هر کسی از اهالی کم­ترین و کوچک­ترین خبر و اطلاعی از قوای نظامی یا گزارشات آن به قوای اشرار بدهد محکوم به اعدام خواهدشد.

۲ ـ ارتباط به طرف سیروان، رشه و نجار به کلی قدغن و کسی حق عبور به آن نقاط را نخواهد داشت مگر با اجازه کتبی مخصوص. در غیر این­صورت اشخاص جلب و سیاست شدید خواهند شد.

۳ ـ هرکسی در مقابل قوای نظامی اسلحه استعمال و ایستادگی نماید محکوم به اعدام خواهد شد. با در نظر گرفتن مطالب لازمه بی­ اندازه دقت کرده تسامح ننمایید، چه شما رعایای دولت و اوامر دولت را بایستی از جان اطاعت نمایید.

فرمانده قوای اعزامی نایب سرهنگ رزم ­آرا.»[۱۳]

صدور این اعلامیه، نشان می ­دهد که «عملیات اورامان» با موفقیت همراه بوده است و اکنون می­ بایست به تعقیب متواریان بپردازند که بخشی از آن­ها به خاک عراق رفته و هنوز عده­ای از آنان در داخل مرزها بودند.

رزم­آرا، در ادامه، با درج برخی نامه­ ها و مکتوبات رد و بدل شده بین جعفرسلطان  و نزدیکانش، نشانه­ های ندامت و ضعف آنان را به تصویر کشیده است. هم­چنین، شرحی از اقدامات قوای دولتی برای دستگیری جعفرسلطان و نیروهای مسلح تحت امر وی آمده است که پیداست، این تلاش­ ها که البته از طریق حکومت طویله عراق نیز پی­گیری شده، بی ­نتیجه مانده است. در پایان این بخش از کتاب، رزم ­آرا می ­نویسد: «بدین طریق، عملیات اورامان در تاریخ ۲۸ آذر ۱۳۱۰ خاتمه یافت و وضعیت امور اورامان داخل در یک صورت­ بندی دیگری گردید که می­ توان مرحله­ ی جلب فراریان و متواریان و خلع سلاح اورامان نام نهاد.»[۱۴]

فصل ششم زیر عنوان «نقد و ارزیابی» آمده است که در آن رزم ­آرا نقاط ضعف و قوای دولتی را دسته ­بندی و ارزیابی کرده است. او چهار دلیل عمده از ضعف­ های بزرگ و مهم عملیات اورامان را برشمرده است که به اختصار به آن­ها اشاره می ­شود: ۱ ـ نبود اطلاعات کافی برای مراحل عملیات در کردستان ۲ ـ تصمیمات اتخاذ شده پیش از عملیات عجولانه و غیرمنطقی بوده است. ۳ ـ نبودن فرماندهان کافی ۴ ـ حمله به نوسود [۱۵] که منطقه­ ای مرتفع بود در نتیجه کار را بر نیروهای ارتش تنگ نمود، اشتباهی بزرگ بود.[۱۶]

از طرف دیگر، رزم ­آرا به بررسی علل و زمینه­ های شکست جعفرسلطان، رهبر کردهای شورشی پرداخته است. او پس از برشمردن امتیازات کردها در مبارزه با قوای دولتی، به ذکر دو نکته­ ی اساسی که به شکست کردهای اورامان انجامید، پرداخته است؛

«۱ ـ اعزام پی­ در پی قوا از تهران حرکت داده شد و لاینقطع اتومبیل­ ها وارد کرمانشاهان شده جاسوس­ های اشرار ورود قوای جدید را به آن­ها راپورت می ­دادند، به ­طوری که به جعفرسلطان راپورت داده بودند چهارده هزار قشون وارد شده است و …

۲ ـ [نکته­ ی دیگر] سرکشی و جواب نمودن اهالی بود و … منظور آن است که اهالی تمام مطیع منقاد بودند، ولی پس از آن که از قدرت دولت مطلع شده و روز نا امیدی برای خود تصور نمودند، فوری ارتباط حاصل، اظهار اطاعت نموده و به سایر نقاط اطراف مراسله صادر نموده [و] آن­ها را به مراحم ­دولت امیدوار و به تمام قول دادم که نسبت به شما کاری نخواهد شد و …»[۱۷]

علت دیگر در توفیق ارتش در برابر کردها، درایت شخص رزم­ آرا بود. همان­طور که از مطلب بالا مشهود است، به نظر می­ رسد رزم­ آرا علاوه بر جنگ فیزیکی، که در منطقه ­ی اورامان درگیر آن بود، جبه ه­ای دیگر نیز برای کردها گشوده بود که همانا ایجاد جنگ روانی بود. او با درک صحیح شرایط و شعور بالای نظامی خود در تضعیف روحیه حریف مقابل برآمد و بی ­شک این عامل، همان­گونه که خود او نیز اذعان دارد، مؤثرترین حربه ­ی وی در «عملیات پاوه» بوده است. علاوه بر این­ ها، مدیریت صحیح جنگ و نبردهای کوهستانی و آشنایی وی به علوم جغرافیا و مهندسی نظامی که نقش فراوانی در پیروزی بر کردها ایفا کرد.

در ادامه­ ی این بخش از کتاب، نویسنده به وضعیت صاحب­ منصبان، سپاه، صنف پیاده ­نظام، هواپیمایی و تدارکات عملیات اورامان اشاره می­ کند. او سعی کرده است یک­ به ­یک نقاط ضعف و کاستی ­های عملیات مذکور را از ابعاد مختلف نظامی نقد و بررسی کند. به ­زعم او، اصلی­ ترین عامل ناکارآمدی نیروی هوایی نداشتن انسجام و هماهنگی در خطوط نبرد و نیروی عمل کننده بوده است. نویسنده این بخش را با این جمله به پایان رسانده است: «به­ طور کلی قشون ایران بایستی ورزیده گردیده و تجربه بیشتری حاصل نماید.»[۱۸]

«احکام عملیاتی» عنوان فصل هفتم کتاب است که بخش پایانی اثر نیز هست. در این فراز از کتاب، بیست و شش حکم و سند عملیاتی ـ نظامی که در مراحل مختلف اورامان صادر شده­ اند، آورده شده است. نخستین حکم به ۲۸ آبان ۱۳۱۰ و واپسین حکم به ۱۳ دی ۱۳۱۰ تعلق دارد. این احکام اسناد نظامی ذی ­قیمتی هستند که از مراحل مختلف عملیات اورامان روایت می ­کند و تاکنون منتشر نشده ­اند. در پایان کتاب، فهرست اعلام به همراه چند نقشه از منطقه ­ی عملیات اورامان ضمیمه شده است.

سخن آخر

کتاب نعملیات اورامان» را می ­توان از منابع دسته اول در رابطه با دوره­ ی تاریخی که به آن می­ پردازد، یعنی پاییز و زمستان ۱۳۱۰، هم­چنین درباره ­ی مکانی که واقعه در آن رخ داده بود، یعنی قسمتی از استان کرمانشاهان کنونی دانست. اما ایراداتی نیز بر کتاب وارد است. از جمله این­که، غلط ­های املایی فراوان در متن کتاب دیده می ­شود، ضمیمه ­های کتاب، یعنی فهرست اعلام و تصاویر از فصل­ بندی آن مجزا نشده است و عناوین این قسمت، در دنباله­ ی فصل هفتم (احکام عملیاتی) آمده است. شیوه­ ی نگارش کتاب، به ­دلیل ناآشنایی رزم­ آرا با روش­ های علمی، ابتدایی است  و این امر به ­دلیل نظامی بودن او و نیز سبک غالب آن دوره ­ی زمانی قابل چشم­ پوشی است، اما برخی فرازهای کتاب از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار نیستند. کاوه­ ی بیات در مقدمه، سعی داشته است به برخی از زمینه ­ها و حاشیه­ های موضوع اصلی کتاب بپردازد؛ اما متن کتاب بیشتر شامل اسناد عملیات است تا روایت سیستماتیک آن. رزم­ آرا به ­دلیل آشنایی با علوم نظامی و جغرافیایی، توانسته است برخی از کاستی­ ها را جبران کند. هرچند اوج کار نویسنده، در فصل ششم «نقد و ارزیابی» است، که به تحلیل و بررسی نقاط ضعف و قوت «عملیا اورامان» پرداخته است؛ اما مطلب این بخش نیز به ­طور یک­دست ارائه نشده است. نویسنده می ­توانست با دسته ­بندی مناسب، تحلیل­ ها و اطلاعات ارائه ­شده، انسجام موضوعی بهتری به کتاب بدهد. به ­طور کلی با توجه به صداقت نویسنده در درج مطالب و حتی برخی صراحت لهجه ­ها، نوشتار او قابل تأمل است.

به­ ویژه آن­جا که در برداشت کلی و ارزیابی خود پیرامون ارتش در این دوره، بیان می ­کند: «به ­طور کلی قشون ایران بایستی ورزیده گردیده و تجربه بیشتری حاصل نماید.»[۱۹]البته درستی این نظر رزم­ آرا، بعدها در شهریور ۱۳۲۰ نیز اثبات شد و آن ارتشی که آن­ همه تبلیغات پیرامون آن بود، به یک­باره فروریخت. حرف آخر آن­که کتاب «عملیات اورامان»، با وجود کاستی­ هایی که دارد، می ­تواند منبع قابل استنادی برای پژوهشگران تاریخ معاصر در حوزه ­ی کرمانشاهان و کردستان باشد.

[۱] . اورامان منطقه ­ای است در شمال ­غربی استان کرمانشاه و از شمال ­شرق به مریوان و از شرق به استان کردستان، از جنوب به اسلام­ آباد غرب و قصرشیرین، از غرب به کشور عراق محدود است. مرکز آن شهر پاوه است. از مهم ­ترین شهرستان­ ها و دهستان­ های آن می­ توان به ازگله، باینگان، باشوکی، جیگران، حومه، خانه ­شور، دولت ­آباد، ده­ توتی، روانسر، سرقلعه، شالی­ آباد، کولسه، منصورآقایی، نوسود، یاری و … اشاره کرد. (ر، ک: سلطانی، محمدعلی؛ جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان؛ ج۱، تهران: سها، ۱۳۷۴، چ۲) و هم­چنین رک: لغت ­نامه ­ی دهخدا، مدخل اورامان. در ارائه­ ی معنی کلمه ­ی اورامان نظریات متنوع وجود دارد؛ اما می ­توان به نظر ملا زاهد ضیایی که بیش از دیگران به واقعیت نزدیک است، اشاره کرد که: «لفظ هورامان» نوشتن آن کلمه به اورامان اشتباه است، زیرا اصلاً این واژه به زبان محلی خود «هورامان»، یعنی بلندشده و برآمده است، چون اطراف این منطقه از هر طرف چه ژاورود و چه جوانرود و چه شهرزور و چه مریوان همه ازلحاظ موقعیت اقلیمی پست­ تر می­ باشد. پس از این برآمده است «هورامان» دیگر نوشتن آن به لفظ اورامان اشتباهی است و اشتباه­ تر آن­که آن را با «ات» جمع مؤنث عربی، جمع می­ بندند.» (همان، سلطانی؛ صص۵۱ و ۵۲)

[۲] . اسماعیل­ آقا  شکاک معروف به سمکو، پسر محمدآقا و برادر کوچک جعفرآقای کرد از طایفه­ ی شکاک، که پس از کشته شدن برادرش جعفرآقا به ریاست ایل شکاک رسید. وی سال­ ها زحمات و خسارات جانی و مالی فراوان به ایران و به­ ویژه صفحات غربی کشور وارد آورد، در مدت یاغی­ گری خود با دول همسایه و غیرهمسایه (روس، انگلیس، عثمانی و آلمان) ارتباط نزدیک داشت و آن­ها هر یک به نوبه ­ی خود او را تقویت می ­کردند. سرانجام نظامیان دولتی به فرماندهی سپهبد امان­اله میرزای جهانبانی، در دوره ­ی وزارت جنگ رضاخان سردا سپه موفق شدند چهریق، مقر فرمانده ی وی را در بیستم مرداد (۱۳۰۱) به تصرف درآورند. سمکو به خاک ترکیه متواری شد و در سال ۱۳۰۷خ از دولت ایران تأمین خواست و به ایران برگشت، لکن در سی­ام تیرماه ۱۳۰۹ به­ دست قوای دولتی کشته شد. (ر.ک: بامداد، مهدی: شرح حال رجال ایران؛ ج۱، تهران: زواره، ۱۳۷۸، چ۵، صص۱۳۶ و ۱۳۷)

[۳] . رزم ­آرا، حاج­علی؛ عملیات اورامان؛ به کوشش کامبیز رزم­ آرا و کاوه بیات (تهران: پردیس دانش و نشر پژوهش شیرازه، ۱۳۸۷)، ص ده.

[۴] . طی توافقی که در سال ۱۹۱۸م. برای تحت قیمومیت گرفتن عراق بین انگلیسی ­ها با سایر قدرت­ ها شد، برای اداره­ ی مناطق کردنشین شمال عراق شیخ محمود حفیدزاده برزنجی را به عنوان حکمران کردستان برگزیدند. او یکی از رهبران بانفوذ شیوخ منطقه­ ی کردستان بود که از احترام خاصی در بین آن­ها برخوردار بود. شیخ محمود از آن­جا که در حسرت رسیدن به کردستانی مستقل بود، از فرصت استفاده کرد و پس از چند ماه استقلال کردستان را اعلام کرد. اما در همان ابتدای کار شیخ محمود برزنجی، انگلیسی ­ها سریع مداخله کردند و درگیری ­های زیادی بین نیروی کرد و انگلیسی روی داد. در نتیجه، در یکی از جنگ­ها به ­نام بازیان (۱۷ ژوئن ۱۹۱۹) شیخ شکست خورد و دستگیر و زندانی شد. انگلیسی ­ها وی را به اعدام محکوم کردند؛ اما باتوجه به شناخت کامل و کافی از وضعیت موجود، برای اجرای نقشه­ های خود، از اعدام او خودداری کردند و او را به هندوستان تبعید نمودند. (ر، ک: محمودی (کلهر)، آیت؛ سیری در تاریخ کرد و کردهای قم؛ (تهران: پرسمان، ۱۳۸۲)، ص۱۰۲ و ۱۰۳٫

[۵] . لازم به توضیح است که از دوره­ ی صفویه، در زمانی که سلاطین عثمانی امرای خود را «پاشا» می­ نامیدند، شاهان صفوی نیز حکام مرزی غرب کشور را «سلطان» می ­نامیدند.

[۶] . رزم­ آرا، همان؛ ص هفت.

[۷] . همان، ص بیست­ و هشت.

[۸] . همان، ص هفت و بیست­ و ­هشت.

[۹] . همان، ص ۵۱٫

[۱۰] . همان، ص ۷۶٫

[۱۱] . همان.

[۱۲] . همان، ص ۹۱٫

[۱۳] . اصل؛ پوطین.

[۱۴] . همان.

[۱۵] . همان، ص۱۰۲٫

[۱۶] . همان، ص۱۱۶٫

[۱۷] . نوسود یا نفسود در منته­ی الیه خاک اورامان، از شمال و شرق به مریوان و استان کردستان و از جنوب پاوه و از مغرب به خاک عراق محدود است. نوسود منطقه ­ای صعب ­العبور است که سراسر آن را باغ فرا گرفته است و حکام اورامان ایام زمستان را در این محل می ­گذراندند. نوسود مقر حکمرانی سلاطین لهون بوده است. (تلخیصی از: محمد علی سلطانی، همان؛ ص۵۳ و ۵۴).

[۱۸] . همان؛ ص۱۱۷ و ۱۱۸٫

[۱۹] . همان؛ ص۱۲۰٫

tele-nt

این خبر را به اشتراک بگذارید :