« نفت؛ عامل نیک‌بختی یا مسبب شوربختی»

      پنجم خرداد ماه سال ۱۲۸۹ نفت از چاه شماره یک میدان نفتون مسجد سلیمان فوران کرد. این رخداد سرآغازی بود برای یک رشته تحولات سیاسی-اقتصادی که تاریخ معاصر کشورمان را تحت تاثیر خود قرار داد و تا به امروز تبعات آن در خاورمیانه و دنیا بر جای مانده است.
اکتشاف نفت که ابتدا در ایران و سپس دیگر کشورهای خاورمیانه اتفاق افتاد برای ساکنان این منطقه شاید فرصت بی‌نظیری رابه همراه آورده بود؛ درست در دوره‌ای که ایران به لحاظ اقتصادی در رکود به سر می‌برد و با بحران‌های مالی دست به گریبان بود، نفت می‌توانست درمان بسیاری از امراض لاعلاج اقتصادی آن باشد. طلای سیاه می‌توانست عامل حیات‌بخش اقتصاد نیمه جان شود و البته راه پیشرفت و توسعۀ کشور را هموار نماید؛ آرزویی که هیچ‌گاه میسر و محقق نشد.
اگرچه صنعت نفت مهمترین محل درآمد ارزی و نیز عامل ایجاد سرمایه برای پیشرفت‌های اقتصادی، صنعتی و حتی اجتماعی به شمار می‌آید، اما این عامل در ایران به شکل دیگری بروز یافت. به گونه‌ای که به ویژه در شصت سال اخیر و پس از ملی شدن صنعت نفت اقتصاد کشور کاملا به درآمد نفت متکی گردید.
آن گونه که در برنامۀ چهارم عمرانی قبل از انقلاب که بین سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ اجرا شد، ۸۰ درصد بودجۀ مملکت از محل درآمدهای نفتی و مشتقات آن بود. این امر، سنگ بنایی برای اقتصاد وابسته به نفت گردید؛ روندی که با کمی تغییر در بعد از انقلاب به دلیل مشکلات اقتصادی و بروز جنگ تشدید شد.
به بیان دیگر، می‌توان اذعان داشت که نفت با وجود تاثیر بر ارکان سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعۀ ایران، یکی از عوامل عقب ماندگی کشور نیز به شمار می‌آید. شاید سال‌ها قبل از این به این صراحت نمی‌شد این نظر را مطرح کرد، اما اکنون به نظریه‌ای مبدل شده است که اعتقاد دارد، اتکای اقتصاد ایران به نفت، کشور را از تمرکز بر صنعت و کشاورزی به دور داشته است. به عبارتی، درآمد پرنوسان نفت، خود عامل رخوت و بی‌انگیزه‌ شدن در جهت ایجاد خلاقیت در دیگر شاخه‌های اقتصاد شده است.
باید پذیرفت که امروز کنترل چندانی بر بازار نفت نداریم، همچنین نتوانسته‌ایم در عمل صنعت نفت را ملی کنیم؛ هنوز برای استخراج این منبع سرنوشت ساز به شرکت‌های بزرگ نفتی خارجی وابسته‌ایم و به تکنولوژی نوین استخراج نفت دسترسی نداریم. از این رو است که باید گفت نظیر گذشته دیگر نباید نفت را به عنوان یک فرصت برای توسعه و ترقی کشور و همچنین دستیابی به آرزوهای بزرگ به شمار آورد.
از سوی دیگر نفت، باعث پیدایش نوعی اقتصاد رانتی نفتی در کشورمان گردیده و عامل ناکارآمدی اقتصاد داخلی و ظهور فسادهای گسترده مالی در این عرصه شده است. راه را برای طمع‌ورزی استثمارگران بیگانه جهت نفوذ هر چه بیشتر در کشورمان هموار ساخت و دخالت‌ها و دست اندازی بی‌حد و حصر بیگانگان به پیچیده‌تر شدن اوضاع داخلی و به هدر رفتن اصلاح و حرکت رو به جلو منجر گردید…

newspaper iran

tele-nt

این خبر را به اشتراک بگذارید :