در اغلب رسائلی که درباره مشروطیت نگاشته شده است بویژه رسائلی که پیش از مشروطیت نوشته شده به موضوع ژاپن اشاره شده است.
اخبار تحولات جامعه و نظام سیاسی ژاپن در این رسائل بازتاب قابل توجهی دارد. با این توصیف، با توجه به آشنایی ایرانیان با ژاپنی‌ها و تحولات جامعه و سیاست ژاپنی و با تأکید بر این نکته مهم که اصلاحات میجی دو دهه بعد از اصلاحات امیرکبیر انجام شد، اما هنوز این سؤال مهم در میان است که چرا جامعه ایران نتوانست نظیر آنچه در ژاپن اتفاق افتاد را در پیش گیرد.
این سؤال کلی وجود دارد که به رغم همزمانی نقطه شروع پیشرفت ایران و ژاپن چرا تحولات این دو کشور همزمان با یکدیگر صورت نگرفت.
در این کوته‌نوشت نگارنده ۷ رساله فارسی زبان مهم در پیش از مشروطیت که به نحوی در زمینه تاریخ مشروطیت مطالبی را نوشته‌اند مورد بررسی قرار داده است، بنابراین نتایج این مطالعه در سطور پیش رو به طور اجمالی ذکر می‌شود.
به نظر می‌رسد ایرانیان از اوضاع داخلی ژاپن همزمان با انقلاب مشروطه اطلاعات خوبی داشته‌اند، برخی عقیده دارند این میزان آگاهی با یک واسطه از طریق عثمانی (ترکیه) به ایران می‌رسید. عثمانی‌ها به سبب تحولات درونی که شاهد بودند دسترسی مناسبی به تحولات جهانی داشتند از یک سو با اروپا و از سوی دیگر با آسیای دور و بویژه ژاپن در تعامل و ارتباط بودند. در بین اکثر منابع و رسائل پیش از مشروطیت و همزمان با مشروطیت این اخبار و اطلاعات انعکاس یافته است. به طور نمونه در آثار میرزا ملکم خان همچون کتابچه غیبی و نیز روزنامه قانون اشاراتی دقیق به وضعیت ژاپن آن روزها شده است. میرزا محمدخان کاشف السلطنه (کاشف چای) در رساله فواید راه‌آهن که به سال ۱۸۸۹ میلادی نگاشته نیز به دولت و ملت ژاپن اشاره دارد.
سیاحت‌نامه ابراهیم بیک تألیف زین العابدین مراغه‌ای به سال ۱۸۹۶، سفرنامه حاج سیاح نگاشته شده به سال ۱۸۷۷ و همچنین رساله بستان الحق یا کتاب مملکت‌داری به قلم شیخ ابراهیم زنجانی که در رساله ۱۹۰۶ نگاشته شد از دیگر آثاری است که به ژاپن و تحولات آن توجه دارد. شیخ ابراهیم زنجانی در بستان الحق اشاره می‌کند که بیشتر مردم ایران پیگیر وقایع ژاپن یا همان جنگ شرق (بین ژاپن و روس) هستند و حاکمان ایران را به تبعیت از اوضاع ژاپن رهنمون کرده است.
با تمام این موارد باید اذعان کرد که جامعه ژاپن در بسیاری از جهات با جامعه ایرانی آن دوره تمایز آشکار داشت. این تمایزها را در دو بخش عمده می‌توان دسته‌بندی کرد و مورد بررسی قرار داد.

الف- میزان آگاهی و سطح سواد جامعه ژاپن
جامعه ژاپن را می‌توان یک نمونه از سیستم فئودالی تصور کرد اما نمی‌توان به صورت دقیق نام جامعه فئودالی بر آن نهاد. به سبب اینکه ساختار و پیکربندی اجتماعی که در این نقطه از دنیا شکل گرفته، منحصر به خود ژاپن بود با آنچه در اروپا وجود داشت، متفاوت بود. این سیستم زمینداری و ارباب و رعیتی سبب شد که جامعه ژاپن مقارن با انقلاب میجی از سطح سواد قابل اعتنایی برخوردار باشد؛ طبق آماری که تاکنون ارائه شده جامعه آن روز ژاپن به طور متوسط بین ۳۵ تا ۴۸ درصد افراد باسواد داشته است. در مقام مقایسه با ایران، این آمار در اوایل انقلاب مشروطیت یعنی در حدود سال‌های ۱۹۰۶ میلادی کمتر از یک درصد ذکر شده است. همین ساختار متفاوت جامعه ژاپن باعث شده بود که سطح سواد به نحو چشمگیری ارتقا یابد و به نظر می‌رسد که ژاپنی‌ها حتی از جوامع اروپایی همدوره خود نیز باسوادتر بوده‌اند.
دو دلیل عمده سبب ارتقای میزان سواد در جامعه سنتی آن روز ژاپن شده است؛ نخست، نحوه مالیات‌گیری از رعایا و اصناف بود که به صورت دقیق و سالانه توسط حاکم محلی اخذ می‌شد و دیگری‌ نیز فرامین حکومتی بود که وقتی صادر می‌شد لازم بود اکثر اهالی و رعایا از متن آن و شیوه جدید مالیات‌گیری مطلع باشند. به سبب همین نیازها معمولاً در هر روستا یک معلم حضور داشت که به اهالی سواد می‌آموخت. در کنار معلم، پزشک، پیشه وران و خرده مالکان نیز حضور داشتند که همگی به مقتضای شغل خود به سوادآموزی نیاز داشتند.

ب- ساختار حکومتی ژاپن
ساختار حکومتی ژاپن که به نظام شگونی (اربابی) مشهور بود نیز بسیار به جریان انقلاب میجی کمک کرد. شگون‌ها در ولایات نفوذ فراوانی داشتند اما این نکته حائزاهمیت است که هر ایالت به صورت مستقل اداره می‌شد اما در ایران شاه که مقام ظل‌اللهی داشت حکمش در تمام ایالات و ولایات نافذ و یکسان بود‌ که همین موضوع سبب می‌شد تا از میزان تساهل و تسامح تا حد فراوانی کاسته شود. این تمایزات خود می‌توانست مهم‌ترین عامل در مسیر تحولات سریع ژاپن و درجا زدن ایرانیان  طی مسیر تحولات باشد.

tele-nt

این خبر را به اشتراک بگذارید :