دانش بدون اشتغال!
در اغلب استخدامهای دولتی که در حال انجام است، درخواست برای رشته تاریخ وجود ندارد!
گفتوگو با دکتر علی ططری، نایب رئیس انجمن صنفی پژوهشگران و دانشآموختگان تاریخ
سمیرا دردشتی: چندی پیش انجمن صنفی پژوهشگران و دانشآموختگان تاریخ بهعنوان نخستین انجمن صنفی در این زمینه کار خود را آغاز کرد. این انجمن به همت جمعی از پژوهشگران، دانشآموختگان و استادان تاریخ تاسیس شد و پس از برگزاری انتخابات هیاتمدیره در شهریورماه، پنج نفر بهعنوان عضو هیات مدیره و یک نفر بهعنوان بازرس انتخاب شد. در این میان نام اشخاصی چون علی ططری، حبیب اسماعیلی، غلامرضا عزیزی، شادی معرفتی، مرتضی رسولی و محمد جمالی به چشم میخورد. این انجمن بنا به اساسنامهاش اهداف گوناگونی را در جهت حمایت از پژوهشگران و دانشآموختگان تاریخ برای خود تعریف کرده است و برای نیل به این اهداف تلاش دارد پراکندگیهای موجود را از میان ببرد و پل ارتباط میان فعالان حوزه تاریخ باشد. با دکتر علی ططری، نایب رئیس و سخنگوی این انجمن به گفتوگو نشستهایم تا از اهداف و نحوه فعالیت نخستین انجمن صنفی پژوهشگران تاریخ بیشتر مطلع شویم.
لزوم تشکیل انجمن صنفی برای پژوهشگران تاریخ چه بود و چرا پیش از این چنین نیازی احساس نمیشد؟
پاسخ به این پرسش شامل چند بخش میشود. به نظر میرسد در بخش نخست باید به این سوال پاسخ داد که چرا انجمن صنفی با این مقدار تاخیر تشکیل شد؟ به نظر میرسد توجه به این چالش ضروری است که چرا با این مقدار قدمتی که رشته تاریخ دارد و جزو قدیمیترین رشتههایی است که در نهادهای آکادمیک و آموزشی پایهگذاری شد؛ یعنی از زمان دارالفنون و بعد دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ این رشته در زمره نخستین رشتههای دانشگاهی بود و همزمان پژوهشگران تاریخ نیز پا به عرصه فعالیت گذاشته بودند. بنابراین انتظار میرفت که انجمنهای صنفی و علمی به موازات هم در این رشته وجود داشته باشند. این امر به دلایل گوناگون و متعددی میسر نشد که شاید عمدهترین آنها مربوط به عدم انسجام در میان پژوهشگران و فعالان این حوزه است.
دستکم از زمانی که بنده در این رشته فعالیت داشتم و از نزدیک با پژوهشگران آشنایی پیدا کردم، این امکان برای ساخت انسجام وجود نداشت و خواستی نیز برای شکلگیری اتحاد در میان آنان نبود. در طول پنج یا شش سال گذشته یعنی کمتر از یک دهه است که حتی انجمنهای علمی جدی تاسیس شده است. بدون تعارف این یک نقص و ضعف برای مجموعه تاریخ بود. حال برگردیم به اینکه چرا این نوعی ضعف تلقی میشود. توجه کنید که انجمنهای علمی و صنفی در هر رشته و مجموعهای که تاکنون چه در داخل و چه در خارج از کشور تشکیل شدهاند یکسری، رسالتها، اهداف و مرامنامههایی دارند. از جمله اهداف و رسالتهای آنان در درجه نخست آن است که از حریم صنف خود دفاع کنند. یعنی حق و حقوق مادی و معنوی آنان را پاس بدارند. دوم اینکه وارد حوزه استانداردسازی شوند. یعنی استانداردهای پژوهش و تحقیق را تعریف کنند؛ بنابراین زمانی که انجمنی با این میزان تاخیر وارد عرصه میشود، مشخص است که تبعاتی را به دنبال دارد.
یعنی از آن زمان به قبل را نمیتوان عطف بماسبق کرد و وارد پژوهشهایی که تا آن زمان انجام گرفته شد و در بین آنها به هر طریقی اعم از نقد و … وارد عمل شد. این امر نشان میدهد که یک دوره نسبتا طولانی را بدون استانداردهای خاص بنابر سلایقی که موسسات علمی، آموزشی و حتی افراد اعمال میکردند، سپری کردهایم. توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از اتفاقاتی که در کشور ما در حوزههای گوناگون رخ میدهد، بستگی به سلیقه فرد دارد. در این جا منظور از سلیقه فرد مدیرانی است که نقش سیاستگذاری دارند و در چنین شرایطی مجموعه باثباتی برای سیاستگذاری بهصورت سیستماتیک وجود ندارد؛ بنابراین در یک بازه زمانی که ما از آن سخن میگوییم و شاید تا همین زمان نیز ادامه دارد، مجامع تاریخی اعم از علمی و آموزشی تحت استاندارد خاصی فعالیت نداشتند؛ بنابراین لزوم ایجاد انجمن صنفی تاریخ از درون همین عوامل قابل استخراج است. نخستین نیاز، تلاش این انجمن برای دفاع از حقوق پژوهشگران است. دوم تعریف یکسری استانداردهای خاص در تمامی حوزههای مرتبط و سوم استفاده از اختیارات ویژه یک انجمن است.
یعنی بسیاری از پژوهشگران تاریخ بنا بر ضرورت و درخواستی که جامعه حتی نه جامعه تخصصی، بلکه جامعه عمومی از آنان دارد، میتوانند وارد عمل شوند. به عبارت دیگر انجمن میتواند در حوزههای مختلف رسانهای و آموزشی البته نه بهصورت دستوری بلکه توصیهای و مشاورهای برای معرفی کارشناسان صلاحیتدار، نقش موثر ایفا کند. در چنین شرایطی بود که ما احساس کردیم در این حوزه، هم انجمنی برای دفاع از پژوهشگران نداریم و هم تریبونی در این رابطه وجود ندارد؛ بنابراین دغدغه ما این بوده است که تمامی پژوهشگران تاریخ این انجمن را متعلق به خودشان بدانند و حتی در انتخابات هیات مدیره و جلسهای که پس از آن برگزار شد، تصمیم بر آن شد که اعضای هیات رئیسه بهصورت یکساله انتخاب شوند. این در حالی است که مطابق قانون و اساسنامه وزارت کشور، ما اختیار داریم سه سال در این مقام باشیم ولی مصوب شد این انتخاب یکساله باشد که اگر واقعا عملکرد برخی از اعضا مثمر ثمر و مفید نبود یا کنارهگیری صورت بگیرد یا در یک پروسه دموکراسی در رایگیری جابهجایی اتفاق بیفتد که افراد علاقهمند حضور پیدا کنند.
واژه صنف در عنوان این انجمن مشخصا به معنای پیگیری نوعی مطالبه اقتصادی از رشته تاریخ است، آیا اعضای انجمن به دنبال درآمدزایی از تاریخ هستند؟
اول لازم است به این نکته اشاره کنم که ما اولین انجمن صنفی در رشته تاریخ هستیم که زیرمجموعه وزارت کشور فعالیت خود را آغاز کردیم و در پاسخ به پرسش شما باید گفت که بله ما، هم به دنبال حقوق مادی و هم به دنبال حقوق معنوی پژوهشگران تاریخ هستیم. منظور ما اینجا از انجمن صنفی پژوهشگران تاریخ آن است که از کسانی که از طریق تاریخ ارتزاق میکنند یا به هر طریقی درآمدزایی دارند حمایت کنیم.
مطابق تعاریف شما چه کسی پژوهشگر تاریخ شناخته میشود؟
در این راستا ما با چالش اساسی مواجه بودیم و واقعا این پرسش برای ما نیز مطرح بود که چه کسی پژوهشگر تاریخ است؛ یعنی آیا کسی که رشته تحصیلی او تاریخ است و در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترای تاریخ میخواند پژوهشگر تاریخ است، کسی که در حوزه تاریخ پژوهشی به هر نوع انجام داده است او پژوهشگر است، یا کسی که پژوهش تاریخی را بهصورت علمی و مبتنی بر اصول و روش تحقیق تاریخی انجام میدهد، پژوهشگر است؟ ما این امر را به نظرسنجی در میان پژوهشگران گذاشتیم و مورد آخر یعنی کسانی که بر مبنای روش و اصول علمی پژوهش تاریخی انجام میدهند، برای اطلاق عنوان پژوهشگر تاریخ، بیش از بقیه رأی آورد و اگر این افرد براساس علمی که دارند برای خود درآمدزایی کنند، کار ما دفاع از حقوق آنان است.
زمینههای اشتغال برای یک دانشجو و پژوهشگر تاریخ در چه حوزههایی است و برای رسیدن به وضعیت مطلوب در اشتغال برای این گروه نیاز به همکاری چه نهادهایی وجود دارد؟
بحث اشتغال تاریخ هم به تبع حمایت از پژوهشگران در رده فعالیتهای ما قرار میگیرد. بهطور مثال پژوهشهای ما نشان میدهد که در دوسال گذشته در اغلب استخدامهای دولتی که در حال انجام بوده است، درخواست برای رشته تاریخ وجود نداشته است، بنابراین ما میتوانیم از طریق سازوکارهای قانونی که در اختیار ما قرار گرفته است و براساس اختیاراتی که اساسنامه وزارت علوم به ما میدهد، این موارد را پیگیری و دلایل و مستندات آن سازمانها و سیاستگذاران را اخذ کنیم که چرا رشته تاریخ جایگاهی در استخدامهای آنان ندارد؟
از سوی دیگر از طریق پیگیریهای انجمن این امکان وجود دارد که برخی جایگاهها را برای دانشآموختگان این رشته از طریق بیان یک مجموعه استانداردها تعریف کنیم. ما در بسیاری از کشورهای توسعه یافته شاهد این امر هستیم که در سازمانها و دوائر دولتی جایگاهی را برای مورخان و تاریخ شفاهی در نظر گرفتهاند. امروزه وجود یک مورخ بهعنوان مشاور در کنار روسای مجموعههای دولتی برای در اختیار قرار دادن تاریخ آن مجموعه و سوابق آن جهت سیاستگذاری صحیح برای آینده یک امر لازم و پذیرفته شده تلقی میشود. حتی برنامه ما این است که چنانچه امکانپذیر باشد، خروجی جلسات هماندیشی را بهصورت مکتوب در اختیار سیاستگذاران قرار دهیم و در رابطه با بحث استخدام دانشآموختگان تاریخ در دوائر دولتی تلاش خواهیم کرد تا بهصورت طرح یا لایحه به مجلس برود و از این پس سازمانهای دولتی موظف شوند جایگاه شغلی مرتبط برای دانشآموختگان تاریخ تعریف کنند.
از آنجا که تعداد این افراد بیش از ظرفیتهای بخش دولتی است. جدای از تلاش برای استخدام دانشآموختگان تاریخ در مجموعههای دولتی، چگونه این امکان وجود دارد که در بخش خصوصی از تخصص دانشآموختگان تاریخ بهره برد؟
من شخصا طی یک دهه گذشته تجارب خوبی در جهت همکاری با بخش خصوصی داشتهام. اتفاقا یکی از برنامههای ما حمایت از پژوهشگرانی است که با بخش خصوصی همکاری میکنند. انجمن این برنامه را در دستور کار خود دارد که رابطی میان موسسات و پژوهشگران شود. یعنی زمانی که یک مجموعه قصد دارد تاریخ شفاهی خود را در قالب عکسها و اسناد به دست آورد، انجمن به پایگاهی مورد وثوق تبدیل شود که این سازمانها و مجموعهها درخواست خود را به انجمن ارائه دهند و ما نیز از طریق بانک دقیق اطلاعاتی که از پژوهشگران، اساتید و مجامع علمی کشور تهیه کردهایم به آنها نفرات زبدهای را معرفی کنیم. در این پروسه علاوه بر معرفی، مشاوره و استانداردسازی نیز صورت میگیرد. بهویژه در حوزه استانداردسازی در حال حاضر به لحاظ مالی و پژوهشی استاندارد خاصی نداریم.
یعنی یک مجموعه ممکن است کتابی را با ۱۰ میلیون تومان سفارش دهد، یک مجموعه دیگر کاری مشابه را با ۲۰ میلیون تومان سفارش میدهد. ما در انجمن میتوانیم این موارد را براساس درخواستی که آن سازمان دارد، استانداردسازی کنیم. یعنی توجه کنیم که این مجموعه تاریخچه چند دهساله خود را نیاز دارد، چه اسناد و مدارکی در اختیار دارد، و هدف آن از تهیه تاریخچه چیست؟ سپس از این طریق دست به استانداردسازی بزنیم و حتی تعرفههای مربوط به قیمت را نیز روشن سازیم. ما تاکنون در تعامل با بخش خصوصی هیچ استانداردی نداشتهایم. من شخصا چند مورد کار برای موسسات خصوصی بزرگ انجام دادهام اما در هیچ کدام استانداردهای واحدی وجود نداشته است و بسته به علاقه و اهداف موسسات نوع تعامل آنان نیز متفاوت بوده است.
چرا برخلاف بسیاری از رشتهها معمولا در جامعه به مورخ بهعنوان یک متخصص نگاه نمیشود؟ به عبارت دیگر چرا متخصصان تاریخ کمتر مورد رجوع هستند؟
به نکته مهمی اشاره کردید. یکی دیگر از اهداف انجمن دقیقا همین امر است. قصد ما تعریف استانداردهای لازم در رابطه با پژوهش و تحقیق در تاریخ است تا این روندی که تا امروز شاهد آن هستیم دیگر تکرار نشود. تاریخ ماهیتی دارد که هرکسی میتواند علاقهمند به فعالیت در حوزه آن باشد. آثار و کتابهایی که طی یک صدسال اخیر منتشر شده است دال بر آن است که از دامپزشک تا پزشک، حشرهشناس و مهندس وارد حوزه تاریخ شده و فعالیت کردهاند. رشتههای علوم انسانی که در این رابطه جای خود را دارند. حتی بسیاری از استادانی که پژوهشهای جدی در زمینه تاریخ دارند اساسا رشته تحصیلی آنها تاریخ نبوده است. این امر به خودی خود اشکالی ندارد اما باید تحت استاندارد خاصی قرار بگیرد. همان نکتهای که در تعریف پژوهشگر عرض کردم. ما بنا داریم تلاش کنیم با استانداردسازی فعالیت در رشته تاریخ به هرکس یا هر مجموعهای اجازه ندهیم در این حوزه قلم بزند. تبعات کمتوجهی به این امر همین است که امروزه کسی به تاریخ بهعنوان یک تخصص نگاه نمیکند، در حالی که تاریخ نیز یک علم است و تعاریف مشخص خود را دارد و درون خود نیز دارای پویایی و نوزایی است اما متأسفانه ورود افراد غیرمتخصص در این حوزه سبب شده است که کسی به آن بهعنوان یک تخصص نگاه نکند.
در اغلب رشتهها بهویژه در علوم انسانی آنچه یک متخصص را از غیر آن متمایز میکند، آشنایی با روششناسی است. چه میزان از این عدم رجوع به سبب فقدان روششناسی در آموزشهای آکادمیک است؟
من این بحث شما را قبول دارم. این را با شفافیت عرض میکنم که در اکثر دانشگاههای ما استاد مبرز روش تحقیق وجود ندارد. من نیز این تجربه را در هر سه مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری پشتسر گذاشته و شاهد این امر بودهام که در دانشگاهها تدریس روش تحقیق را بدون توجه بهتخصص و سابقه فعالیت، به یکی از استادان واگذار میکنند. در حالی که این درس جزو اصلیترین دروس در هر مقطع است اما این امر به معنی نبود روششناسی در تاریخ نیست. در تمام دانشگاههای دنیا کتابهای روش تحقیق در تمامی حوزههای تاریخ به تفکیک وجود دارد اما اشاره به این کمتوجهی به روششناسی در ایران بهویژه در نهادهای آکادمیک درست است. من نیز به تبع سمتی که در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی دارم و به جهت آرشیوی که در اینجا وجود دارد و محل رجوع تمام پژوهشگران داخلی و خارجی است، به این امر توجه داشتهام که دانشجویانی که از خارج کشور میآیند و در رابطه با ایران کار میکنند، آشنایی دقیقتری با روش تحقیق دارند. بنابراین هدفمندتر مطالعه و پژوهش میکنند و در نهایت خروجی کار آنها به مراتب علمیتر است. شاید به خیلی از منابع مانند دانشجویان و پژوهشگران ما دسترسی نداشته باشند و حتی گاهی به لحاظ دانش و اطلاعات به پای پژوهشگران ما هم نرسند اما به سبب همین آشنایی و استفاده از روش، حاصل کار علمیتر و قابل استنادتری دارند.
بهعنوان سوال پایانی، با توجه به اینکه در سایر استانها نیز پژوهشگران و دانشآموختگان بسیاری در رشته تاریخ فعالیت دارند، تعامل شما برای پیشبرد اهداف انجمن با شهرستانها چگونه است؟
ما در برنامهای که تعریف کردهایم، هم در داخل کشور و هم در خارج در حال تعامل با بخشهای گوناگون فعال در حوزه تاریخ هستیم. در شهرستانها هم باگروههای تاریخ دانشگاههای دولتی و آزاد تعامل خواهیم داشت، هم با پژوهشگران محلی که آنان هم زحمات زیادی متقبل میشوند. در مجموع روابط ما با شهرستانها و دانشگاههای خارج از کشور بسیار مطلوب است. این امر در اساسنامه انجمن نیز مورد توجه قرار گرفته است.
این خبر را به اشتراک بگذارید :