کمیسیون فرهنگی طی ده دوره کارکرد روشنی نداشت/کمیسیونِ ضعیف قدرت نظارت و بودجهگیری ندارد
علی ططری در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
رئیس سازمان اسناد و مدیر مرکز پژوهش کتابخانه مجلس شورای اسلامی میگوید وقتی نماینده عضو کمیسیون فرهنگی آمار حتی تقریبی از پروژههای فرهنگی مثل تئاتر، موسیقی و فیلم سینمایی و اعتبارات مورد نیاز آنها ندارد نه میتواند میزان بودجه درستی تصویب کند و نه نظارتی بر نحوه اجرای پروژههای فرهنگی و مصرف بودجه داشته باشد.
علی ططری (رئیس سازمان اسناد و مدیر مرکز پژوهش کتابخانه مجلس شورای اسلامی) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره اهمیت استفاده کمیسیونها و نمایندگان مجلس از پژوهشها و دادههای سازمان اسناد و مرکز پژوهش کتابخانه مجلس شورای اسلامی؛ گفت: کمیسیونها در هر پارلمانی با هر ساختار سیاسی (تک مجلسی، دو مجلسی، حکومت پارلمانی، حکومت جمهوری، حکومت سلطنتی) و از جمله مجلس کشور تخصصیترین نقطهای است که ارکان اصلی نهاد قانونگذاری را تشکیل میدهند. در حقیقت این کمیسیونها هستند که قوانین را اعم از طرح و لوایح ابتدا بررسی کرده و شرایط روز کشور، قانون اساسی و کاربردی بودن آنها را ارزیابی کرده و نهایتا بعد از مباحثه و جرح و تعدیلهایی که صورت میگیرد، برای تصویب شدن به صحن مجلس میبرند. اساسا سعی بر این است که همیشه بهترین و کاربردیترین قوانین برای تصویب به صحن علنی مجلس ارائه شوند و این امر مستلزم این است که در کمیسیون مربوطه افردادی متخصص از نظر تئوری-آکادمیک و عملی (تجربه مشارکت در ساختار مدیریتی کشور) حضور داشته باشند تا زمانی که طرح و زیربنای قانونی ریخته میشود از ابتدای شکلگیری تئوری قانون تا مرحله اجرایی شدن به چارت نهایی به درستی اشرف داشته باشند.
ططری ادامه داد: این جامعیت هم بسیار گوناگون و متکثر است. یعنی نماینده باید هم با چارچوب قوانین به ویژه قانون اساسی و هم با مسائل و موارد کمیسیون مذکور و حتی با تجارب سایر کشورها در مورد موضوعی که در حال طرحریزی قانون برای آن هستند، آشنایی داشته باشد. اگر هم در مورد برخی حوزهها نیاز به مطالعه دارند میتوانند به مرکز اسناد و کتابخانه مجلس شورای اسلامی مراجعه کنند تا منابع مورد نیاز برای کسب آگاهی از موضوعه مطروحه را در اختیار بگیرند. در آییننامه مجلس و اساسنامه کتابخانه مجلس هم صراحتا درج شده که آخرین دادهها و پژوهشهای موجود در کتابخانه مجلس باید در اختیار نمایندگان و اعضای کمیسیونهای مختلف گذاشته شود و نمایندگان باید مطالعه این دادهها را مطالبه کنند. زمانی که این شرایط به حد مناسبی نرسد کارکرد کمیسیونها به حد استاندارد نمیرسد.
رئیس موزه مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی همچنین درباره عملکرد کمیسیون فرهنگی در ادوار مختلف مجلس تاکید کرد: به نظر بنده در طی ده دوره بعد از انقلاب، کمیسیون فرهنگی مجلس به غیر از دو-سه دوره مثل دوره ششم و دوره چهارم، آنهم به نسبه، کارکرد روشن و مشخصی نداشته است. حتی کمیسیون فرهنگی مجلس ششم که به نوعی قویترین کمیسیون این حوزه در سالهای بعد از انقلاب است با حضور بیستودو نماینده متخصصی که با خواست خود و نه اجبار کمیسیون فرهنگی را اولین انتخاب خود اعلام کرده بودند نیز، از شرایط ایدهآل به دور بود. متاسفانه در این دوره ابتدا تنها چهار نماینده برای حضور در کمیسیون فرهنگی ابراز تمایل کردند و مابقی به نوعی از روی ناچاری و اجبار به این کمیسیون اضافه شدهاند. از کمیسیونی که ابتدا تنها با چهار، پنج عضو شکل بگیرد و مابقی اعضای آنکه احتمالا هم تخصص و علاقهای در حوزههای مربوطه ندارند و بعدا اضافه شدهاند؛ نمیتوان بازدهی بالایی انتظار داشت.
او سپس دلایل متعدد مادی و معنوی را مانعی بر سر راه حضور پر رنگ نمایندگان در کمیسیون فرهنگی مجلس خواند و اظهار داشت: هرچه هست به دلایل متعدد مادی و معنوی که بارها دربارهشان صحبت شده؛ کمیسیون فرهنگی در مجلس ما چندان خواهان ندارد، درحالیکه اساس تمام تحولات و توسعه یک کشور در فرهنگ نهفته است. اگر در ژاپن انقلاب مشروطه یا انقلاب میجی در سال ۱۸۸۶ میلادی اتفاق میافتد، قبل از اینکه این انقلاب صنعتی و اقتصادی باشد، فرهنگی بود. ما هنوز تحولات فرهنگی و پیشرفت در حوزه فرهنگی نداشتهایم و بسیاری از مسائل و مشکلات و آسیبهای اجتماعی که این روزها گریبان جامعه ایرانی را گرفته از همین بیتوجهی به فرهنگ و ضرروت کار فرهنگی ناشی میشود. اگر ارکان اقتصادی ما استحکام لازم را ندارند، اگر آسیبهای اجتماعی مثل اعتیاد بیداد میکند همه در فقر کار فرهنگی نهفته است. کشور متولی برای مدیریت فرهنگ ندارد. وقتی کمیسیون فرهنگی مجلس به عنوان یکی از ارکان قوای سه گانه کشور ضعیف باشد و نمایندگانی که شناخت درستی از فرهنگ نداشتند در آن حضور داشته باشند، دسترسی به شرایط ایدهآل را بسیار ناممکن میکند.
ططری همچنین نبود یک کمیسیون فرهنگی قوی را دلیلی بر نبود نظارتهای لازم بر نهادهای مثل سازمان صداوسیما و سازمان ارتباطات اسلامی که فعالیت فرهنگی دارند؛ دانست و گفت: مسلما قوانینی که در یک کمیسیون ضعیف تصویب میشود، نمیتواند علمی، کاربردی و روزآمد باشد. مطمئنا در این شرایط طرحهای کمتر و ضعیف هم از سوی نمایندگان عضو کمیسیون مذکور به صحن مجلس ارائه میشود. در یک بعد دیگر کمیسیون فرهنگی طبق اصل ۶۰ آییننامه مجلس کمیسیون فرهنگی میتواند به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمانهایی مثل صداوسیما و سازمان ارتباطات اسلامی که فعالیت فرهنگی دارند که نظارت و کنترل داشته باشد. زمانی که کمیسیون فرهنگی بنیه تجربی و تئوری خوبی نداشته باشد؛ نمیتواند وظایف نظارتی خود بر این سازمانها را به خوبی انجام دهد و از نظارت بر این دستگاهها کاسته میشود.
رئیس موزه مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی گریزی به مشکلات بودجهای در بخش فرهنگ و نقش کمیسیون فرهنگی برای حل این مسائل زد و بیان کرد: در بحثهای بودجهای نیز چندین سال است، تمام مراکز فرهنگی هرسال با عدم تخصیص یا محدودیت تخصیص بودجه مواجه هستند. بسیاری از مراکز فرهنگی ما در حال حاضر صرفا فقط میتوانند حقوق کارکنان خود را پرداخت کنند و اعتباراتی ندارند که در طرحها و برنامههای فرهنگی مصرف کنند تا در حوزه فرهنگ سرمایهگذاری شود و فرهنگسازی کنیم. اصل ۸۴ قانون اساسی مشخص کرده که هر نماینده میتواند در تمام امور داخلی و خارجی کشور دخالت کند و کمیسیون فرهنگی هم از این امر مستثنی نیست و میتواند در مسائل فرهنگی مختلف کشور که مرتبط با سازمانها و ارگانهای مختلف است و ازجمله بودجه نظارت و مداخله داشته باشد. وقتی نماینده عضو کمیسیون فرهنگی آمار حتی تقریبی از پروژههای فرهنگی مثل تئاتر، موسیقی و فیلم سینمایی و اعتبارات مورد نیاز آنها ندارد نه میتواند میزان بودجه درستی تصویب کند و نه میتواند نظارتی بر نحوه اجرای پروژههای فرهنگی و مصرف بودجه داشته باشد.
او در پاسخ به سوالی مبنی بر ارزیابی نقش افرادی همچون ملکشعرای بهار و محمدعلی فروغی در ادوار مختلف مجلس شورای ملی نیز گفت: بدون شک حضور مستقیم افرادی مثل ملکشعرای بهار، محمدعلی فروغی، سیدحسن تقیزاده و حتی حضور یک دورهای دهخدا در میزان توجه مجالس آن دوره به فرهنگ و نوع قوانینی که تصویب کرده تاثیر داشته است. وقتی کارنامه ادوار مجلس شورای ملی را بررسی میکنیم میبینیم در دورههایی که چنین افرادی به مجلس وارد شدهاند؛ طرحهایی مثل فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، انجمن مفاخر، آموزش عالی و آموزش پرورش، بازسازی ابنیه تاریخی و آرامگاهها به سرانجام رسیده است. در دورههای مذکور عمدتا در طرحها و لایحههای فرهنگی امضای افراد صاحبنام و با تجریه در حوزه فرهنگ دیده میشد. حتی تک چهرههایی مثل دهخدا که تنها یک دوره در مجلس حضور داشتند نیز نقش خود را در مجلس و حتی مدیریت آن ایفا کردهاند. وقتی یک چهره فرهنگی در هیئت رئیسه مجلس قرار میگیرد مسلما مدیریت آن مجلس متناسبتر با مسائل فرهنگی خواهد بود. نمونههای متفاوتی از حضور اهالی فرهنگ در مجلس شورای ملی و سنا داریم که ردپای آنها در تصویب قوانین فرهنگی کاملا روشن است.
ططری در پایان یادآور شد: در فرمایشات مقام معظم رهبری سالها است که به توجه به مقوله فرهنگ تاکید میشود و شخص رئیس جمهور هم مدام توجه به حوزه فرهنگ کشور را یادآوری میکند. ولی متاسفانه بحث فرهنگ همچنان در کشور ما مهجور است و وقتی میبنیم تنها چهار نماینده به میل خود برای عضویت در کمیسیون فرهنگی پا پیش میگذارند شکی نسبت به مهجور بودن فرهنگ در سیاستگذاری و مدیریت کلان کشور باقی نمیگذارد. دیگر با اما و اگر نمیگوییم بلکه یقین داریم که فرهنگ در کشور ما توجهات لازم را کسب نمیکند.
این خبر را به اشتراک بگذارید :