سقوط یک اعتماد
۲۸ مرداد مصادف با شصت و چهارمین سالروز براندازی دولت مردمی دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۳۲ است. طی سالیان گذشته باوجود انتشار اسناد داخلی و خارجی در این زمینه هنوز بسیاری از اسناد و مدارک محرمانه و نیمه محرمانه وقایع مرداد ۱۳۳۲ سر به مهر مانده که متأثر از ملاحظات سیاسی و امنیتی است. باوجود این هر از چندگاهی بنا به صلاحدید دستگاههای امنیتی و دیپلماسی دول مداخلهگر در جریانات کودتای ۲۸ مرداد بخشی از اسناد منتشر میشود و جزئیاتی از زوایای پنهان ماجرا روشن میشود و متعاقب آن تا مدتها از دور و نزدیک عالم پیرامون اسناد تازه بازیابی شده تحلیلها و روایتهای متنوعی ارائه میَشود. در این راستا، امسال حدود ۳۷۵ برگ سند نویافته روابط خارجی ایالات متحده امریکا از فوریه ۱۹۵۱ تا دسامبر ۱۹۵۴ از سوی وزارت امور خارجه این کشور منتشر شد که جزئیات تازهای از نقش امریکاییها را در سرنگونی دولت دکتر محمد مصدق افشا کرد. نکته مهمی که از این اسناد برداشت میشود و البته تا حدودی از دیدگاه تحلیلگران مغفول مانده است، تعیین تاریخ سقوط اعتماد ایرانیها نسبت به امریکاییهاست. حضور جدی امریکاییها در ایران به دوران جنگ جهانی اول در منطقه آذربایجان بازمیگردد که تحت عنوان گروههای مذهبی و البته خیریه به آن منطقه آمده بوده، کمی پیش از آن در جریان انقلاب مشروطیت نیز باسکرویل معلم امریکایی جان خود را از دست داد؛ این اتفاق بر محبوبیت امریکاییها نزد افکار عمومی ایرانیان افزود. اما پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و حضور نیروهای امریکایی دراقصینقاط کشور چند گزارش از برخورد کامیونهای امریکایی با شهروندان ایرانی منتشر شد که از سوی دولت ایران چندان محل اعتنا واقع نشد و در مقابل فجایع نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق و انگلیس و حتی عثمانی اساساً به چشم نیامد.
از تبعات جنگ جهانی دوم بروز جنگ سرد و رقابت تنگاتنگ اتحاد جماهیر شوروی سابق و امریکا در جهان به هر قیمت و هزینهای بود. فعالیت نیروهای شوروی در ایران و بویژه نیروی مردمی آنها یعنی حزب توده باعث تحریک شدید امریکاییها شد و سیاستهای آنان در ایران را تحتالشعاع قرار داد. امروز با توجه به اسناد بازیابی شده دانستهایم ترس از نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در ایران و همچنین عوامل دیگری همچون ذخایر نفتی ایران باعث حضور ونفوذ ناموجه امریکاییها در ایران شد. اعمال سیاستهای هری ترومن و دوایت آیزنهاور دو رئیسجمهوری این دوران امریکا در ایران باعث کاهش محبوبیت و اعتماد ایرانیان نسبت به امریکاییها شد. این مهم را در جریان اعتراضات مردم ایران به روند حضور مستشاران امریکایی در ایران پساز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ میتوان بخوبی مشاهده کرد، به طوری که در انقلاب سال ۱۳۵۷ نمود یافت.
با وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و حمایت دولت امریکا از دولت بعث عراق، پروندهای دیگر در زمینه بیاعتمادی و دیدگاه منفی ایران نسبت به سیاستهای دولت امریکا گشود.
شاید یکی از دلایل جلوگیری از انتشار این اسناد ترس امریکاییها از افشای نقش محوری آنها در کودتای ۱۳۳۲ بوده است. اما طی سالیان گذشته با انتشار اسناد وزارت امور خارجه امریکا نقش این دولت را از یک میانجی به محور سرنگونی دولت دکتر مصدق حتمی و غیر قابل انکار کرد. در سال ۱۹۸۹ زمانی که وزارت امور خارجه امریکا اسناد روابط خارجی خود بین سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۴ را منتشر کرد اسنادی دال بر محوریت امریکا در سرنگونی دولت مردمی دکتر مصدق در بین آنها نبود، بلکه برداشت عمومی از این اسناد همان نقش واسطهگری امریکا مستفاد میشد. اما با انتشار متمم این دفتر به سال ۲۰۱۷، جزئیات تازهای از دخالت مؤثر سیا و دولت امریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ایران به دست آمد؛ طبق مستندات ارائه شده در این اسناد، تصور میانجیگری دولت وقت امریکا به سمت حقیقتی تغییر جهت داد که بر نقش آن دولت بهعنوان محور اصلی برانداز درکودتای ۲۸ مرداد تأکید دارد.
این خبر را به اشتراک بگذارید :